هاناهانا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 27 روز سن داره

برای تو دخترکم

11 ماهگی

روزها تند و تند دارن میگذرن تو هم سریع تر از اونها داری بزرگ میشی کمتر از یک ماه دیگه تولد یکسالگیته... ١٢ فروردین ١١ ماهه شدی و منم ٢٦ ساله .. خیلی دقتت زیاد شده زودی کارهامونو تقلید می کنی ....امروز بهت لی لی حوضک یاد دادم باورم نمیشد به این سرعت یاد بگیری .. ................. ١٣ بدر با عمه محبوبه و مامان بزرگ رفتیم نزدیکای تفرش روستای اندیس.... جای قشنگی بود بر خلاف پیش بینی من اصلا اذیت نشدی و کلی خوش گذشت بهت بازم عکس هست ادامه بدین هانا خوش تیپ این عکسو نمی دونم کی گرفته ولی می بینم جیگرم کباب میشه بعد کلی شیطونی خسته شدی و یه ساعتی خوابیدی   ....................٧-٨ شب رسیدیم و بردیمت حمو...
15 فروردين 1391

اولین دوستان هانا

هانا خانومی ،با حلقه های رنگیش دوست شده ایام عید تو مهمونیاش اونا رو هم با خودش می بره و بر میگردونه ............ همیشه این حلقه ها تو دستشن .........باهاشون چهاردست و پا میره ...می ایسته .................. تلوزیون تماشا می کنه ........................   خلاصه اینکه دخترم خیلی به دوستاش وفاداره ................. و تا قبل از این تو هر دستش یه حلقه می گرفت ولی چند روزه تو هر دستش دوتا حلقه میگیره .... .......................................... دوست دارم مامانی هم خودتو و هم دوستاتو ...
11 فروردين 1391

سال نو

عیدتون مبارکـــــــــــــــــــــــــــــــــــ ................................................. امسال عید با وجود هانا خانومی برای مایه مزه دیگه داشت ...(یه مزه خوشمزه     همون روز اول رفتیم شهریار خونه بابایی و مامانی(مامان و بابای من) از اونجایی که هانا گلی مریضیش کامل خوب نشده بود من کلا در حال پی پی شستن بودم و هانا خانومی هم گریه کردن ..........و منم ترجیح دادم زودتر بیام خونه خودم .. و خدا رو شکر خونه خودمون هانا خوب خوب شد . یکی از بازیای جدید ایام عید برای هانا شکلات بازی بود ........ چند روز دیگه 11 ماهه میشه و  چند ثانیه میایسته ولی تمایلی به تاتی و راه رفتن نداره و چهاردست و پا رفتن و ...
9 فروردين 1391
1